گلشيد گلشيد ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

گلشید و پدر بزرگ

چند روز مسافرت

  جاتون خيلي خالي ما رفتيم مسافرت و برگشتيم  اما ارسطو جون اومده بود و موفق به ديدنش نشديم  دلم حسابي براش تنگ شده مخصوصاً واسه اين كه محكم بوسش كنم و اونم غر بزنه   با كلي خوشحالي اومدم كه عكسهاي جديد از ارسطو جون ببينيم اما متوجه شديم كه پدربزرگ مهربون يه تلفن همراه جديد خريده (مباركه) و حسابي با اين تلفن جديد مشغول بوده و يادش رفته از ارسطو جون عكس بگيره    حالا دوباره من و گلشيد جون كي موفق به ديدار عمه جون و پسر خوردنيش بشيم خدا ميدونه  .  اينم عكساي گلشيد جون   ...
29 مهر 1392

دلتنگی گلشید

بابا بزرگ مهربون گلشید خانوم چند روزیه که رفته مسافرت  و دل گلشید حسابی براش تنگ شده چند شب پیش که رفته بودیم خونه بابابزرگ ؛ گلشید توی اتاقا دنبالش میگشت وقتی دید بابابزرگ نیست شروع به غر زدن کرد و هی خودش رو به من میچسبوند که بغلش کنم  و ببرمش بیرون طفلکی دلش تنگ شده بود واسه بابابزرگش که بیاد وباهاش بازی کنه   ...
16 مهر 1392

تولدت مبارک

  تولدت مبارک دخترم، عزيزم، فرشته كوچك من ... به تو كه مي نگرم، همه زيبايي دنيا را، هر آنچه وصف شدني و هر آنچه توصيف ناپذير است را، يكجا مي بينم... در يكايك لحظه هاي بودنم، برايت سلامتي، شادماني، موفقيت و سربلندي آرزو ميكنم. دوستت مي دارم بيش از آنكه در حجم انديشه ها بگنجد، از خدا ميخواهم ياري ام كند در اين امر خطير، تا به تو بهترين ها را بياموزم و تو را هم آن سان كه شايسته بهترينها هستي پرورش دهم... پروردگارا، مهربانا! زيباترين و برترين هديه عمرم را تو به من دادي، آنرا بر من ببخش و همراهم باش تا رساندن فرشته من بر اوج قله هاي موفقيت و نشاندن شاهين بخت و اقبال بر شانه هاي ظريف و كوچكش.... دخترم، تولدت مب...
2 مهر 1392
1